فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 283
سحر ز هاتف غيبم رسيد مژده به گوش ، که دور شاه شجاع است مي دلير بنوش شد آن که اهل نظر بر کناره مي رفتند ، هزار گونه سخن در دهان و لب خاموش به صوت چنگ بگوييم آن حکايت ها ، که از نهفتن آن ديگ سينه مي زد جوش شراب خانگي ترس محتسب خورده ، به روي يار بنوشيم و بانگ نوشانوش ز کوي ميکده دوشش به دوش مي بردند ، امام شهر که سجاده مي کشيد به دوش دلا دلالت خيرت کنم به راه نجات ، مکن به فسق مباهات و زهد هم مفروش محل نور تجليست راي انور شاه ، چو قرب او طلبي در صفاي نيت کوش بجز ثناي جلالش مساز ورد ضمير ، که هست گوش دلش محرم پيام سروش
رموز مصلحت ملک خسروان دانند
،
گداي گوشه نشيني تو حافظا مخروش
تعبیر:
در راه رسیدن به مقصود، شجاع و صادق باش. تزویر و ریا را از خود دور کن زیرا به نتیجه ای نخواهی رسید. شک و تردید در این کار جایز نیست زیرا عاقبت به مقصود خود خواهی رسید.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 261
درآ که در دل خسته توان درآيد باز ، بيا که در تن مرده روان درآيد باز بيا که فرقت تو چشم من چنان در بست ، که فتح باب وصالت مگر گشايد باز غمي که چون سپه زنگ ملک دل بگرفت ، ز خيل شادي روم رخت زدايد باز به پيش آينه دل هر آن چه مي دارم ، بجز خيال جمالت نمي نمايد باز بدان مثل که شب آبستن است روز از تو ، ستاره مي شمرم تا که شب چه زايد باز
بيا که بلبل مطبوع خاطر حافظ
،
به بوي گلبن وصل تو مي سرايد باز
تعبیر:
از دوری و هجران دوستی ملول و ناراحتی. با کمی صبر، مراد تو حاصل می شود. نا امیدی را از خود دور کن. با نشستن و غم خوردن هیچ مشکلی حل نمی شود.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 456
نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشي ، که بسي گل بدمد باز و تو در گل باشي من نگويم که کنون با که نشين و چه بنوش ، که تو خود داني اگر زيرک و عاقل باشي چنگ در پرده همين مي دهدت پند ولي ، وعظت آن گاه کند سود که قابل باشي در چمن هر ورقي دفتر حالي دگر است ، حيف باشد که ز کار همه غافل باشي نقد عمرت ببرد غصه دنيا به گزاف ، گر شب و روز در اين قصه مشکل باشي گر چه راهيست پر از بيم ز ما تا بر دوست ، رفتن آسان بود ار واقف منزل باشي
حافظا گر مدد از بخت بلندت باشد
،
صيد آن شاهد مطبوع شمايل باشي
تعبیر:
لحظات گرانبهای عمر را بیهوده به هدر نده. عاقلانه به خود و اهدافت بیندیش و از مشورت با دیگران خودداری نکن. غفلت و بی فکری، تو را از رسیدن به مقصود دور می کند. از مشکلات و ناملایمات راه گلایه نکن. اگر نقشه ای درست و بر اساس عقل و تدبر داشته باشی، هیچ چیز مانع تو نخواهد شد. در انتخاب دوستان و همنشینان، دقت بیشتری کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 344
عمريست تا من در طلب هر روز گامي مي زنم ، دست شفاعت هر زمان در نيک نامي مي زنم بي ماه مهرافروز خود تا بگذرانم روز خود ، دامي به راهي مي نهم مرغي به دامي مي زنم اورنگ کو گلچهر کو نقش وفا و مهر کو ، حالي من اندر عاشقي داو تمامي مي زنم تا بو که يابم آگهي از سايه سرو سهي ، گلبانگ عشق از هر طرف بر خوش خرامي مي زنم هر چند کان آرام دل دانم نبخشد کام دل ، نقش خيالي مي کشم فال دوامي مي زنم دانم سر آرد غصه را رنگين برآرد قصه را ، اين آه خون افشان که من هر صبح و شامي مي زنم
با آن که از وي غايبم و از مي چو حافظ تايبم
،
در مجلس روحانيان گه گاه جامي مي زنم
تعبیر:
برای رسیدن به آرزوها، هر راهی را امتحان کن و دست از تلاش و کوشش بر ندار تا به نتیجه برسی. هرچند که راه مقصود دور و دراز است اما عاقبت به آرزوی خود می رسی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 393
منم که شهره شهرم به عشق ورزيدن ، منم که ديده نيالودم به بد ديدن وفا کنيم و ملامت کشيم و خوش باشيم ، که در طريقت ما کافريست رنجيدن به پير ميکده گفتم که چيست راه نجات ، بخواست جام مي و گفت عيب پوشيدن مراد دل ز تماشاي باغ عالم چيست ، به دست مردم چشم از رخ تو گل چيدن به مي پرستي از آن نقش خود زدم بر آب ، که تا خراب کنم نقش خود پرستيدن به رحمت سر زلف تو واثقم ور نه ، کشش چو نبود از آن سو چه سود کوشيدن عنان به ميکده خواهيم تافت زين مجلس ، که وعظ بي عملان واجب است نشنيدن ز خط يار بياموز مهر با رخ خوب ، که گرد عارض خوبان خوش است گرديدن
مبوس جز لب ساقي و جام مي حافظ
،
که دست زهدفروشان خطاست بوسيدن
تعبیر:
از کینه و حسد دشمنان دور باش. به دنبال اهداف نا معلوم نرو تا خود را دچار رنج و زحمت نکنی. از ریاکاران دور باش و خودخواهی را از وجود خود پاک کن. زودرنج نباش و در برابر حوادث مقاومت کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 329
جوزا سحر نهاد حمايل برابرم ، يعني غلام شاهم و سوگند مي خورم ساقي بيا که از مدد بخت کارساز ، کامي که خواستم ز خدا شد ميسرم جامي بده که باز به شادي روي شاه ، پيرانه سر هواي جوانيست در سرم راهم مزن به وصف زلال خضر که من ، از جام شاه جرعه کش حوض کوثرم شاها اگر به عرش رسانم سرير فضل ، مملوک اين جنابم و مسکين اين درم من جرعه نوش بزم تو بودم هزار سال ، کي ترک آبخورد کند طبع خوگرم ور باورت نمي کند از بنده اين حديث ، از گفته کمال دليلي بياورم گر برکنم دل از تو و بردارم از تو مهر ، آن مهر بر که افکنم آن دل کجا برم منصور بن مظفر غازيست حرز من ، و از اين خجسته نام بر اعدا مظفرم عهد الست من همه با عشق شاه بود ، و از شاهراه عمر بدين عهد بگذرم گردون چو کرد نظم ثريا به نام شاه ، من نظم در چرا نکنم از که کمترم شاهين صفت چو طعمه چشيدم ز دست شاه ، کي باشد التفات به صيد کبوترم اي شاه شيرگير چه کم گردد ار شود ، در سايه تو ملک فراغت ميسرم شعرم به يمن مدح تو صد ملک دل گشاد ، گويي که تيغ توست زبان سخنورم بر گلشني اگر بگذشتم چو باد صبح ، ني عشق سرو بود و نه شوق صنوبرم بوي تو مي شنيدم و بر ياد روي تو ، دادند ساقيان طرب يک دو ساغرم مستي به آب يک دو عنب وضع بنده نيست ، من سالخورده پير خرابات پرورم با سير اختر فلکم داوري بسيست ، انصاف شاه باد در اين قصه ياورم شکر خدا که باز در اين اوج بارگاه ، طاووس عرش مي شنود صيت شهپرم نامم ز کارخانه عشاق محو باد ، گر جز محبت تو بود شغل ديگرم شبل الاسد به صيد دلم حمله کرد و من ، گر لاغرم وگرنه شکار غضنفرم اي عاشقان روي تو از ذره بيشتر ، من کي رسم به وصل تو کز ذره کمترم بنما به من که منکر حسن رخ تو کيست ، تا ديده اش به گزلک غيرت برآورم بر من فتاد سايه خورشيد سلطنت ، و اکنون فراغت است ز خورشيد خاورم
مقصود از اين معامله بازارتيزي است
،
ني جلوه مي فروشم و ني عشوه مي خرم
تعبیر:
بخت و اقبال با تو همراه است و روزگار روی خوش را به تو نشان می دهد. خداوند را سپاسگزار باش تا نعمات خود را از تو دریغ نکند. به عهد و پیمان خود پایبند و وفادار باش تا حق دوستی را به جای آورده باشی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 473
وقت را غنيمت دان آن قدر که بتواني ، حاصل از حيات اي جان اين دم است تا داني کام بخشي گردون عمر در عوض دارد ، جهد کن که از دولت داد عيش بستاني باغبان چو من زين جا بگذرم حرامت باد ، گر به جاي من سروي غير دوست بنشاني زاهد پشيمان را ذوق باده خواهد کشت ، عاقلا مکن کاري کآورد پشيماني محتسب نمي داند اين قدر که صوفي را ، جنس خانگي باشد همچو لعل رماني با دعاي شبخيزان اي شکردهان مستيز ، در پناه يک اسم است خاتم سليماني پند عاشقان بشنو و از در طرب بازآ ، کاين همه نمي ارزد شغل عالم فاني يوسف عزيزم رفت اي برادران رحمي ، کز غمش عجب بينم حال پير کنعاني پيش زاهد از رندي دم مزن که نتوان گفت ، با طبيب نامحرم حال درد پنهاني مي روي و مژگانت خون خلق مي ريزد ، تيز مي روي جانا ترسمت فروماني دل ز ناوک چشمت گوش داشتم ليکن ، ابروي کماندارت مي برد به پيشاني جمع کن به احساني حافظ پريشان را ، اي شکنج گيسويت مجمع پريشاني
گر تو فارغي از ما اي نگار سنگين دل
،
حال خود بخواهم گفت پيش آصف ثاني
تعبیر:
قدر لحظات عمر خود را بدان و آن ها را به راحتی از دست نده. راز خود را با نامحرمان در میان نگذار تا دچار دردسر و حسادت دیگران نشوی. برای رسیدن به هدف باید تلاش کنی. مراقب کارهای خود باش و با تعقل و تفکر و صبر و آرامش کار کن تا با سهل انگاری خود را دچار انحراف و شکست نکنی و پشیمان نشوی.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 454
ز کوي يار مي آيد نسيم باد نوروزي ، از اين باد ار مدد خواهي چراغ دل برافروزي چو گل گر خرده اي داري خدا را صرف عشرت کن ، که قارون را غلط ها داد سوداي زراندوزي ز جام گل دگر بلبل چنان مست مي لعل است ، که زد بر چرخ فيروزه صفير تخت فيروزي به صحرا رو که از دامن غبار غم بيفشاني ، به گلزار آي کز بلبل غزل گفتن بياموزي چو امکان خلود اي دل در اين فيروزه ايوان نيست ، مجال عيش فرصت دان به فيروزي و بهروزي طريق کام بخشي چيست ترک کام خود کردن ، کلاه سروري آن است کز اين ترک بردوزي سخن در پرده مي گويم چو گل از غنچه بيرون آي ، که بيش از پنج روزي نيست حکم مير نوروزي ندانم نوحه قمري به طرف جويباران چيست ، مگر او نيز همچون من غمي دارد شبانروزي مي اي دارم چو جان صافي و صوفي مي کند عيبش ، خدايا هيچ عاقل را مبادا بخت بد روزي جدا شد يار شيرينت کنون تنها نشين اي شمع ، که حکم آسمان اين است اگر سازي و گر سوزي به عجب علم نتوان شد ز اسباب طرب محروم ، بيا ساقي که جاهل را هنيتر مي رسد روزي مي اندر مجلس آصف به نوروز جلالي نوش ، که بخشد جرعه جامت جهان را ساز نوروزي نه حافظ مي کند تنها دعاي خواجه تورانشاه ، ز مدح آصفي خواهد جهان عيدي و نوروزي
جنابش پارسايان راست محراب دل و ديده
،
جبينش صبح خيزان راست روز فتح و فيروزي
تعبیر:
فکر دنیا و ظواهر و زیبایی آن را رها کن و خوش باش. غم و اندوه را دور بینداز و به آنچه داری قناعت کن. قناعت بزرگترین ثروت انسان است. اگر فعلاً دچار شکست و ناکامی شده ای ناراحت و ناامید نباش. روزگار فراز و نشیب بسیار دارد. پایان شب نا امیدی، صبح پیروزی است. فرصت ها را غنیمت بدان و از آن به نفع خود استفاده کن.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 231
گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آيد ، گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآيد گفتم ز مهرورزان رسم وفا بياموز ، گفتا ز خوبرويان اين کار کمتر آيد گفتم که بر خيالت راه نظر ببندم ، گفتا که شب رو است او از راه ديگر آيد گفتم که بوي زلفت گمراه عالمم کرد ، گفتا اگر بداني هم اوت رهبر آيد گفتم خوشا هوايي کز باد صبح خيزد ، گفتا خنک نسيمي کز کوي دلبر آيد گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت ، گفتا تو بندگي کن کو بنده پرور آيد گفتم دل رحيمت کي عزم صلح دارد ، گفتا مگوي با کس تا وقت آن درآيد
گفتم زمان عشرت ديدي که چون سر آمد
،
گفتا خموش حافظ کاين غصه هم سر آيد
تعبیر:
در آرزوی جلب محبت کسی هستی. با کمی صبر و صداقت به مقصود خود خواهی رسید.به خداوند توکل داشته باش تا غمها و غصه هایت به پایان برسد.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 470
سينه مالامال درد است اي دريغا مرهمي ، دل ز تنهايي به جان آمد خدا را همدمي چشم آسايش که دارد از سپهر تيزرو ، ساقيا جامي به من ده تا بياسايم دمي زيرکي را گفتم اين احوال بين خنديد و گفت ، صعب روزي بوالعجب کاري پريشان عالمي سوختم در چاه صبر از بهر آن شمع چگل ، شاه ترکان فارغ است از حال ما کو رستمي در طريق عشقبازي امن و آسايش بلاست ، ريش باد آن دل که با درد تو خواهد مرهمي اهل کام و ناز را در کوي رندي راه نيست ، ره روي بايد جهان سوزي نه خامي بي غمي آدمي در عالم خاکي نمي آيد به دست ، عالمي ديگر ببايد ساخت و از نو آدمي خيز تا خاطر بدان ترک سمرقندي دهيم ، کز نسيمش بوي جوي موليان آيد همي
گريه حافظ چه سنجد پيش استغناي عشق
،
کاندر اين دريا نمايد هفت دريا شبنمي
تعبیر:
نا امید و مأیوس نباش. تحمل رنج و زحمت، عاقبت انسان را به هدف خود می رساند. به تنهایی نمی توانی با مشکلات دست و پنجه نرم کنی. بهتر است که با دوستان مشفق راز خود را در میان بگذاری و از آنان چاره جویی کنی. صبور و مقاوم باش و از رویارویی با مشکلات شانه خالی نکن. به خدا توکل کن که گفته اند پایان شب سیاه، سپیدی است.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 143
سال ها دل طلب جام جم از ما مي کرد ، وان چه خود داشت ز بيگانه تمنا مي کرد گوهري کز صدف کون و مکان بيرون است ، طلب از گمشدگان لب دريا مي کرد مشکل خويش بر پير مغان بردم دوش ، کو به تاييد نظر حل معما مي کرد ديدمش خرم و خندان قدح باده به دست ، و اندر آن آينه صد گونه تماشا مي کرد گفتم اين جام جهان بين به تو کي داد حکيم ، گفت آن روز که اين گنبد مينا مي کرد بي دلي در همه احوال خدا با او بود ، او نمي ديدش و از دور خدا را مي کرد اين همه شعبده خويش که مي کرد اين جا ، سامري پيش عصا و يد بيضا مي کرد گفت آن يار کز او گشت سر دار بلند ، جرمش اين بود که اسرار هويدا مي کرد فيض روح القدس ار باز مدد فرمايد ، ديگران هم بکنند آن چه مسيحا مي کرد
گفتمش سلسله زلف بتان از پي چيست
،
گفت حافظ گله اي از دل شيدا مي کرد
تعبیر:
همه چیز به سعی و اراده خودت بستگی دارد. همت و تلاش را با توکل به خداوند همراه کن تا به مقصود برسی. هدف دور نیست اما رسیدن به آن به میزان اراده و تلاش خودت بستگی دارد.
فال حافظ روزانه یکشنبه 18 شهریور 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 171
دوش از جناب آصف پيک بشارت آمد ، کز حضرت سليمان عشرت اشارت آمد خاک وجود ما را از آب ديده گل کن ، ويرانسراي دل را گاه عمارت آمد اين شرح بي نهايت کز زلف يار گفتند ، حرفيست از هزاران کاندر عبارت آمد عيبم بپوش زنهار اي خرقه مي آلود ، کان پاک پاکدامن بهر زيارت آمد امروز جاي هر کس پيدا شود ز خوبان ، کان ماه مجلس افروز اندر صدارت آمد بر تخت جم که تاجش معراج آسمان است ، همت نگر که موري با آن حقارت آمد از چشم شوخش اي دل ايمان خود نگه دار ، کان جادوي کمانکش بر عزم غارت آمد آلوده اي تو حافظ فيضي ز شاه درخواه ، کان عنصر سماحت بهر طهارت آمد
درياست مجلس او درياب وقت و در ياب
،
هان اي زيان رسيده وقت تجارت آمد
تعبیر:
بخت و اقبال به تو روی خواهد آورد. غم و غصه و رنج ها به پایان خواهد رسید. در امر ازدواج موفق هستی. قدر دوستان و اطرافیانت را بدان. از لحظه های زندگی لذت ببر.